۱۳۹۰ اسفند ۱۷, چهارشنبه

مطالب جدید منتشر شده در این وبلاگ به شکل سی . دی. در شهر تهران به مناسبت گرامیداشت 8 مارس روز زن پخش شده است


8 مارس روز طرح مطالبات زنان

بيش از دو قرن از شكل‌گيري حركت متشكل، مستقل و شتابندۀ زنان براي رهايي از بردگي و تبعيض جنسيتي مي‌گذرد. تا قبل از آن اعتراض زنان به نقش و هويت پايمال شده‌شان عموما فردي و پراكنده صورت مي‌گرفت. تعيين 8 مارس به عنوان «روز جهاني زن»، به پيشنهاد و خواست زنان كمونيست و در نتيجۀ تلاش همه سويۀ  زنان،  به ويژه زنان اروپا و امريكا بود.   جنبش زنان اينك هم‌سوتر و پرسوتر، البته با رنگ و بوي متفاوت در جاي جاي كره زمين، با زايش و رويشي نو، پشت ارتجاع را به لرزه درآورده است.
زنان در ميدان‌هاي نيويورك و وال‌استريت با حضور قدرتمند، ضربات باطوم و گاز اشك‌آور ِ پليس حامي غول بزرگ ِ سرمايه‌داري و استثمار را با مشت گره كرده جواب مي‌دهند. در لندن و پاريس و رم و آتن و... زنان به عنوان اولين قربانيان تعديل نيروي انساني در نظام سرمايه‌داري به جرگۀ بيكاران و محرومان رانده مي‌شوند؛ پس شعار مرگ برسرمايه‌داري، مرگ بر نظام ِ تبيض جنسيتي سرداده و به صف خواهران خود در جنبش وال استريت مي‌پيوندند.
در مصر، ليبي، يمن و عربستان، افغانستان و ايران، زنان در وحشيانه‌ترين شرايط برده‌داري از زير حجاب اجباري فرياد «زنده باد آزادي» و «مرگ برديكتاتور» سرمي‌دهند. دستگيري وحشيانه، تجاوزو سنگسار جواب گزمه‌هاي خون‌آشام ِ حامي ديكتاتورها براي آنان است.
امسال «روز جهاني زن» افق‌هاي جديدتري را پيش رو دارد. چشم‌انداز پيوستن  زنان ميدان التحرير و ميدان آزادي به زنان هم‌رزم خود در جنبش اشغال وال‌استريت.  چشم‌انداز همصدا شدن زنان‌ِ ِ  افغانستان، عراق، افريقا و امريكا با زنان ايران در مخالفت با هرگونه جنگ تجاوزكارانه و تلاش براي انقلابي اجتماعي .  خواهيم ديد كه به رغم تفاوت‌هاي سياسي- فرهنگي و اجتماعي موجود، به لطف تكنولوژي و رسانه‌هاي گوناگون، زنان هم‌بسته و نه چشم‌و گوشه بسته يكي پس از ديگري پرده‌هاي فريب‌كاري و ريا را پاره كرده و نقاب از چهره‌هايي خواهند كشيد كه زير لواي مذهب و ليبراليسم، زنان را ابژه و كالاي جنسي قلمداد مي‌كنند.
پيام 8 مارس، امسال براي همۀ زنان يك جوهرۀ وجودي مشترك خواهد داشت:‌«مبارزۀ پيگير ِ متشكل و مستقل با تمامي قدرت‌هاي اقتصادي- سياسي- فرهنگي موجود كه با نام دموكراسي ليبرالي يا مذهب يا هر نام پرطمطراق ديگري، بردگي و فرودستي زنان را توجيه مي‌كنند.»  اين راه سخت و ناهموار را جنبش زنان، با همۀ توان ذهني و عملي خود پيموده و خواهد پيمود.
شرايط  براي زنان در كشورهايي مثل ايران به گونه‌اي متفاوت‌تر و وحشيانه‌تر رقم خورده است.  ترويج نگاه ِ به شدت مردسالارانه به زن به عنوان ابزاري صرفا جنسي كه مردان يا از آن بهره جنسي مي‌برند و يا در مقام پدر و برادر و همسر حافظ عفاف و عصمت آنان هستند؛ هر آينه زنان را با خطر تجاوز و قتل‌هاي ناموسي و محروميت‌هاي گوناگون در عرصه‌هاي اموزشي، شغلي و اجتماعي مواجه مي‌كند. جمهوري اسلامي با فريبكاري در ترويج و بسط اين نگاه از طريق كتاب‌هاي آموزشي و رسانه‌هاي عمومي بخشي از جامعه، اعم از زنان و مردان را با اين جريان واپس‌گرا همسو كرده است.  لذا زنان به ناچار بايد در دو سنگر مبارزه را به پيش ببرند: سنگر خودي‌ها و حكومتي‌ها. جنبش زنان ايران اميدوار است كه بتواند با كسب همدلي و همراهي خودي‌ها به همراه آنان بساط نظام مبتني بر تمايز طبقاتي، جنسي، نژادي، مذهبي و قومي ِ جمهوري اسلامي ايران را برچيند.
اما ما به عنوان بخشي از جنبش چپ زنان ايران معتقديم كه هر حركتي براي نائل شدن به مقصود بايد اولا خواسته‌ها و اهداف كوتاه مدت و بلند مدت خود را به وضوح طرح نمايد و ثانيا ابزار رسيدن به اين اهداف را از پيش تعيين كند. به نظر ما توجه به اين دو محور اساسي باعث مي‌شود كه جنبش‌هاي گوناگون اعم از كارگران، دانشجويان، زنان، كارمندان، روستائيان و ... از سينه زدن زير عَلم هر مدعي ِ رهبري پرهيز كنند كه نتيجه‌اي جز سرخوردگي و هدر رفتن نيروها نخواهد داشت، آنچنان كه در خيزش سال 88 اتفاق افتاد.
به همين دليل ما،  «زناني ديگر»، هشت مارس، روز جهاني زن، را مناسبتي به جا براي طرح مطالبات حداكثري و حداقلي  خود مي‌دانيم.  ما معتقديم تا محو كامل نظام مالكيت خصوصي، استثمار و از بين رفتن هرگونه سلطۀ طبقاتي، جنسيتي ، مذهبي، قومي، نژادي وغيره، نه زنان كه هيچ‌يك از آحاد جامعه به رهايي نخواهند رسيد. مطالبات حداكثري ودراز مدت زنان در واقع زماني به دست خواهد آمد كه در روندي طولاني هرگونه مناسبات مبتني برتبعيض، استثمار، سلطه، تحميق وتحقير از بين برود. زنان به واقع زماني آزاد خواهند شد كه همه انسان‌ها آزاد شده باشند. 
بنابراين و با آگاهي كامل از هدف ِ درازمدت خود، اولين گام براي رسيدن به مطالباتمان را سرنگوني نظام ديكتاتوري و ضدانساني جمهوري اسلامي مي‌دانيم . ابزار ما براي رسيدن  به مطالباتمان نه پيروي از رهبران مردم فريب و دغلكار، بلكه تشكل‌هاي مردمي است. اين تشكل‌ها از بطن جامعه،از ميان مردم و توسط خود مردم ايجاد شده و مي‌شود و تا رسيدن به اهداف نهايي خود به مبارزه ادامه خواهند داد.  بديهي است كه مطالبات زنان نيز همسو ودر راستاي مطالبات عمومي طرح شده و تعميق خواهد يافت. پس از سرنگوني جمهوري اسلامي، مطالبات حداقلي ما «زناني ديگر» به شرح زير است، جاي ترديد نيست كه ما مبارزه را براي رسيدن به مطالبات حداكثري خود كه همانا محو كامل هرگونه سلطه و استثمار است ادامه خواهيم داد.

  1. جدايي دين از دولت
  2. لغو تمامی قوانین مبتنی بر تبعیض جنسیتی ، ازجمله قوانين مبتني برشرع وعرف، درقانون اساسی ، قوانین مدنی ، شهروندی ، قوانین استخدامی ، قانون کار  و هرگونه قانون، آيين‌نامه و دستورالعملي كه مبتني بر مردسالاري و پدرسالاري است و ايجاد فرصت‌ها و حقوق برابر براي زنان و مردان در تمامي عرصه‌هاي عمومي و خصوصي
  3. لغو حجاب وهرگونه پوشش اجباري و تامين آزادي زنان بر بدن خود، ازجمله آزادي سقط جنين تحت پوشش بيمه رايگان؛ آزادي زنان در انتخاب نوع رابطۀ جنسي و مبارزۀ فرهنگي در جهت شكستن تابوهاي ارتجاعي موجود و آموزش روابط جنسي سالم در مدارس و دانشگاه‌ها
  4. آزادي ايجاد تشكل‌هاي زنان در تمامي عرصه‌ها و حوزه‌ها
  5. تدوين قوانيني براي تنبيه و مجازات كساني كه اقدام به خشونت عليه زنان و كودكان مي‌كنند وتامين امداد فوري به قربانيان خشونت و  ايجاد خانه‌هاي امن براي زنان و كودكاني كه مورد خشونت واقع شده و يا از خانه فرار كرده‌اند.
  6. لغو بردگي جنسي و پورنوگرافي و تامين شغل و زندگي مناسب براي كارگران جنسي، مبارزه با قاچاق جنسي زنان و كودكان
  7. لغوهرگونه تفكيك جنسيتي در عرصه‌ها و نهادهاي مختلف اجتماعي؛ اقتصادي، فرهنگي، آموزشي با هر توجيه و بهانه‌اي،  ايجاد تغييرات اساسي در محتواي كتاب‌هاي آموزشي و برنامه‌هاي فرهنگي و هنري در جهت حذف بن‌مايه‌هاي انقياد و سرسپردگي و اطاعت در زنان و رواج خشونت عليه آنان، زدودن فرهنگ مردسالارانه از گفتار، نوشتار ورسانه‌ها در عرصه‌هاي مختلف، گنجاندن ماده درسي برابري جنسيتي در برنامه‌هاي آموزشي مقاطع مختلف تحصيلي؛ ايجاد واحدهاي مطالعات زنان در دانشگاه‌ها و مبارزه فرهنگي با باورهاي مبتني بر تبعيضات جنسيتي در جامعه و مجازات هرگونه مثله دختران
  8. پذیرش رسمی روز 8 مارس به عنوان روز جهانی زن و برگزاری مراسم و طرح مطالبات زنان در این روز؛  اجرای مصوبات کنفرانس‌های جهانی در مورد حقوق زنان از جمله کنوانسیون رفع تبعیض از زنان و...
  9. برنامه‌ريزي جدي و اساسي براي مبارزه با فقر؛ بيكاري و گراني
  10. تامين رفاه در محل كار و زندگي ازجمله غذاي مجاني و سرويس‌هاي اياب و ذهاب و بازنشستگي مناسب با تورم براي شاغلين؛ ايجاد مهدكودك وشيرخوارگاه، آشپزخانه‌هاي عمومي براي تامين اوقات فراغت، بيمه رايگان و حقوق بيكاري مناسب با تورم؛ سوادآموزي رايگان براي تمامي زنان اعم از شاغل و غيرشاغل
  11.  ممنوعیت کار کودکان و تامین حقوق آنان بر اساس معاهدات بین المللی و ادغام این معاهدات  در قوانین کشوری؛ اصلاح قانون سن مسئولیت کیفری مطابق با پیمان جهانی حقوق کودک؛ به رسمیت شناختن حقوق برابر برای کودکان متولد شده در خارج از چارچوب خانواده و...
  12.  طرح و پي‌گيري برنامه‌هايي عملي در جهت رفاه و ارتقاي موقعيت، اشتغال، سواد‌اموزي و ‌بهداشت و درمان رايگان، بيمه بيكاري و مشكلات و نيازهاي ويژۀ زنان روستايي، مليت‌ها و پيروان اديان ديگر.
  13. برنامه‌ريزي و تدوين قوانيني جهت حفظ محيط زيست و مبارزه با  آلودگي‌ها  و صدمات وارده به محيط زيست وتنبيه و مجازات مسببان اين صدمات و آلودگي‌ها.
بديهي است كه اين مطالبات فقط با حضور فعال و حمايت فعال  خود ِ زنان دست يافتني خواهد بود.

8 مارس را به روز يادگيري و فراگير كردن درس‌هاي خيزش‌هاي انقلابي خود وجهان تبديل كنيم!
8 مارس را به روز همبستگي  با جنبش‌هاي منطقه و جهان  تبديل كنيم!
8 مارس را به روز مبارزه براي بلند كردن پرچم انقلابي «سرنگون باد رژيم ضد زن جمهوري اسلامي» تبديل كنيم!
                                                                                    زناني ديگر
                                                                                    8 مارس 2011 (18 اسفند 1390)

هیچ نظری موجود نیست: