سي وچند سال مبارزه و پايداري مادران و خانوادههاي
خاوران توجه بنياد 18 مه گوانگجو را به خود جلب كرد. آنها صداي ايستادگي مادران و
خانوادههاي خاوران و صداي تبعيض و ظلم بي حد و اندازهي جمهوري اسلامي را شنيدند
و به همين خاطر از مبارزات خانوادهها تقدير كردند تا آنها را به تداوم ايستادگيشان
براي كشف حقيقت جنايات جمهوري اسلامي دعوت كنند.
بنياد 18 مه كه هرسال جايزهي گوانجگو براي
حقوق بشر را اهدا ميكند يك سازمان غيرانتفاعي و غيردولتي است كه در سال 1994 از
سوي بازماندگان قتلعام مخالفان در ماه مه 1980 در شهر گوانجگوي كره جنوبي تاسيس
شده است. هدف آن گرامي داشت خاطرهي قيام 18 مه و ادامهي مبارزه و همبستگي با آن
براي برقراري صلح در كره و رعايت حقوق بشر در سراسر دنياست.
اين تقدير باعث شد دوباره صداي مادران و خانوادههاي
خاوران و تبعيضي كه به آنها شده بود و ميشود در سراسر دنيا طنينانداز شود و
افراد وگروههايي كه به هردليل از همراهي با اين خانوادهها پرهيز ميكردند را به
حمايتشان جلب كنند.
ميگويند از سال 1360 تا سال 1367 اغلب زندانيان
سياسي اعدام شدهي گروههاي چپ در زندان
اوين و گوهردشت را به خاوران بردند و در گورهاي فردي و گروهي دفن كردند و آنجا را
لعنتآباد ناميدند تا به مردم و خانوادههايشان بقبولانند كه حتي جنازهي كمونيستها
قابل احترام نيست و جايي در گورستان مسلمانها ندارند. آنها گمان كردند با اين
كارشان مردم و خانوادهها نيز عزيزانشان را لعن و نفرين خواهند كرد و از شر كابوس
چپها خلاص ميشوند. شايد مردم و حتي برخي مدافعان حقوق بشر به اين لعن و نفرين
دستساختِ جمهوري اسلامي و خط قرمزي كه گذاشته بود، تن دادند و از نزديك شدن به
خاوران و خانوادههاي خاوران هراسيدند، ولي خانوادهها با ايمان و عشقي كه به پاكي
زندگي و راه عزيزانشان داشتند، به دنبال آنها رفتند، آنجا را كاويدند تا لعنشدگان
را گرامي بدارند و آنجا را به گلزار خاوران تبديل كنند. همهي دنيا نيز صداي
دادخواهي خانوادهها را شنيدند و خاوران به عنوان مكاني سمبوليك از محل دفن كشته
شدگان دگراندايش و چپ در تمام دنيا شناخته شد.
جمهوري اسلامي از همراهي خانوادهها يا كشتهشدگان
به هراس افتاد و با وحشيگري تمام تلاش كرد با بازداشت، تهديد و تحقير و ايجاد رعب
و وحشت و زيرورو كردن خاوران، خانوادهها را از پيگيري خواستههايشان براي كشف
حقيقت جنايتهاي حكومتي منصرف كند، ولي موفق نشد و با مقاومت و پايداري دليرانهي
خانوادهها و دوستداران جانهاي شيفتهاي كه براي آزادي و برابري و عدالت كشته
شدهاند روبرو شد.
با ادامهي اين پيگيريها ديگر خاوران به مكاني
عمومي، و پروندهي نسل كشي جمهوري اسلامي به پروندهاي ملي و اجتماعي تبديل ميشود.
حال اگر همهي مادران فوت كنند يا خانهنشين شوند ديگر اعضاي خانواده و جامعه
پيگير چرايي و چگونگي اين جنايتها خواهند بود و حكومت نيز مجبور به پاسخگويي است
و ديگر نميتواند حق دانستن حقيقت براي بستگان كشتهشدگان و شاهداني كه اين جنايتها را به چشم خود ديدهاند،
ناديده بگيرد. برما و همهي دادخواهان است كه براي محاكمهي مسئولان جمهوري اسلامي
در دادگاهي عادلانه و علني و مردمي كه امكان شناسايي و بازيابي حقيقت به طور رسمي
را داشته باشد، تلاش كنيم.
ما زناني ديگر از اين كه صداي دادخواهي مادران و
خانوادههاي خاوران از طريق دريافت جايزهي جقوق بشري گوانجگو دوباره در سراسر
دنيا شنيده شد خوشحاليم و به همهي اين خانوادهها شادباش ميگوئيم. ما مبارزات
حقطلبانه خانوادهها را براي دانستن حقيقت و دادخواهي ارج مينهيم و اميدواريم با
پيگيري آنها و تمامي آزادي خواهان و مبارزان راستين برابري انسانها، بتوانيم
مسير رسيدن به رهايي را هموار سازيم.
زنانی دیگر
خرداد 1393
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر