بالاخره
مجلسِ مرتجعِ اسلامی طی چند مرحله طرح آمران به معروف و ناهیان از منکر را
تصویب کرد و با تصویب دو مادهی اخیراین طرح مبنی بر واگذاری اجرای آن به بسیج و
الزامی بودن اجرای آن برای تمامی اماکن و مراکز عمومی و خصوصی، زنان را آماج تعرض
زن ستیزانهی دیگری قرار داد. حاکمیت، به موازات در یوزگی از غرب اختناق و سرکوب در
داخل را تشدید میکند، اماهر اندازه فشار
بیشتر میشود جرقههای اعتراضات مردمی نیز افزایش مییابد. رژیم اسید میپاشد مردم
اعتراض میکنند: در تظاهرات اصفهان و تهران مردم با شعارهای خود مستقیما رژیم را
هدف قرار داده و نشان دادند که ریشهی زن ستیزانهی اسیدپاشیهای اخیر را به خوبی
میدانند:«سکوت حمایت از داعشی است»/ «اسیدپاشی جنایت، قانونگذار حمایت»/ «ای
کمتر از داعشی اسید به ما می پاشی» و....
رژیم
غافلگیرانه ریحانه را اعدام میکند، ریحانه قربانی میشود اما نه تنها ایران
که جهان واکنش نشان میدهد. همه میدانند کسی که در این جریان کشته شده «اطلاعاتی»
بوده، با همهی مصداقهای فساد اخلاقی و مالی که نمونههای آن را در میان سران
حکومتی و اطلاعاتی به وفور میبینیم . رژیم با دستگیری، کتککاری و اسیدپاشی سعی
در تحمیل حجاب اجباری دارد ولی زنان جسورانه در خیابانها با پوشش خود رژیم را به
چالش میگیرند. زنان با مقاومت خود نه تنها حجاب اجباری را به سخره میگیرند بلکه
کلیهی نقشهای اجباری مردسالارانه را که حکومت به آنها تحمیل میکند، نفی
میکنند. رژیم پیاپی طرحهای ضد زن در مجلس تصویب میکند: طرح تعالی خانواده ، طرح
آمران به معروف و ناهیان از منکر، طرح تفکیک جنسیتی مشاغل و... اما زنان یک قدم
عقب نمینشینند. رژیم گشت ارشاد به خیابانها گسیل میکند مردم پاسخ میدهند.
نمونه اخیر در نمایشگاه مصلی تهران اتفاق افتاد. مردم به صورت جمعی به تذکر ماموران به دو دختر واکنش نشان دادند تا
حدی که بالاخره مامورین مجبور به عقب نشینی شدند. در
لرستان کار به برخورد فیزیکی و کتک کاری جوانان و ماموران امر به معروف کشیده میشود.
آمار شهدای امر به معروف نیز روز به روز بالاتر میرود! رژیم طرح تفکیک جنسیتی مشاغل را تصویب میکند
اما زنان سعی میکنند نه تنها در حیطههای مختلف شغلی حضور داشته باشند بلکه
در مشاغلی که سیستم مردسالار دینی تا کنون جزو مشاغل مردانه محسوب میکرد
نیز وارد شوند. رژیم رشتههای تحصیلی زنا
ن در دانشگاهها را محدود میکند اما زنان هر ساله، آمار بالای کنکور دانشگاهها
را به دست میآورند، رژیم طرحهای تفکیک جنسیتی را در همهی عرصهها به پیش میبرد
اما زنان روابط نهی شده از جانب رژیم را دامن میزنند: میزان همزیستیهای
خارج از ازدواج در سالهای اخیربه ویژه در شهرهای بزرگ به نحو قابل ملاحظهای
افزایش یافته است. زنان نشان دادهاند
بهرغم تلاشهای مذبوحانهی حکومت اسلامی، عرصههایی را که طی این سالها با
سخت جانی و به بهایی گزاف به دست آوردهاند از دست نمیدهند. از سویی دیگر، اخبار
مبارزات دلیرانهی زنان کوبانی در همه جا نقل میشود، تصویر زن مسلح کوبانی به
سمبلی برای رهایی زنان بدل میشود و آرمانهای به فراموشی سپرده شدهی مبارزه و
انقلاب را بار دیگر جانی تازه میبخشد. امواج رهایی خواهانهی زنان کوبانی
تمامی جهان را در بر میگیرد و تاثیرات چشمگیری برروحیهی زنان در ایران
و جهان به جا میگذارد. در این
مجموعه شرایط است که زن ستیزی تشدید میشود.
خشونت
علیه زنان جهانی است: در سرمایهداری غربی به شکلی و در بنیادگرایی دینی به شکلی
دیگر، اما آبشخور همهی اشکال زن ستیزی یکی است: مالکیت بر بدن زن، بر زایندگی زن
و استفادهی ابزاری از زن برای تولید و بازتولید مناسبات سرمایهداری مردسالارو
مناسبات قدرت مدار سلطه. در غرب زن به
ابژهی جنسی برای کسب سود در انواع صنعت سکس، پورنوگرافی، مدلینگ و تبلیغات تبدیل
میشود. در خاورمیانه، داعش زنان را برده میکند و لیست قیمتهای آنان را با
افتخار به اطلاع عموم میرساند. در افریقا بوکو حرام زنان را میدزدد و همچون برده
میفروشد. طالبان در افغانستان و پاکستان
زنان را به اشکال مختلف به قتل میرساند. در ایران حکومت اسلامی زنان را دستگیر میکند،
شلاق میزند، سنگسار میکند، اعدام میکند، به آنان اسید میپاشد، لایحه های
پی درپی برعلیه آنان تصویب میکند. آری، ارتجاع یورش میآورد، اما
زنان عقبنشینی نمیکنند .
زنانی دیگرضمن محکوم کردن کلیهی تعرضات زن ستیزانهی حاکمیت،
از جمله طرح اخیر آمران به معروف و ناهیان از منکر، در جهت رسیدن به رهایی
کامل و جامعهای عاری از هر گونه ستم وتبعیض از جمله ستم جنسیتی، تلاش میکند.
زنانی دیگر
٢١ آبان ١٣٩٣
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر